Web Analytics Made Easy - Statcounter


 
منبع: فارین‌پالیسی  
تاریخ انتشار: ۱۰ نوامبر ۲۰۲۳     
مترجم: لیلا احمدی 
➖➖➖➖➖➖➖➖ 
دربارۀ چهره‌های گفت‌و‌گو:  
 اما‌اشفورد: روزنامه‌نگار، ستون‌نویسِ فارین پالیسی و عضو ارشد "برنامۀ استراتژیکِ بازسازی ایالات متحده در مرکز استیمسون"
 
متیوکرونیگ: ستون‌نویسِ فارین پالیسی، معاون رییس‌جمهور و مدیر ارشد "مرکز استراتژی و امنیتِ اسکوکرافت در شورای آتلانتیک" 
➖➖➖➖➖➖➖➖ 
  اما اشفورد: صبح بخیر مت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تازه از نروژ برگشتی؟ این هفته فنلاند بودم و اطلاعاتی در مورد جدیدترین متحدمان در ناتو به‌دست‌آوردم. چه خوب می‌شد همۀ متحدان ناتو مثل فنلاندی‌ها خودکفا و جنگجو باشند و در این جنگاوری سربازان آمریکاییِ ما را از قلم بیندازند. 
 
  مت کرونیگ: بله، برگشتم. خوب شد دقایقی در فرودگاه دالس همدیگر را دیدیم. به نمایندگی از شورای آتلانتیک رفته بودم و حالا دیدگاه‌ تازه‌ای در مورد امنیت قطب شمال دارم. ما به کیرکِنس در شمال نروژ سفر کردیم و به قول سارا پیلین می‌توانستم روسیه را از هتلم ببینم. 
 
اشفورد: چه خاطراتی داریم! یادت هست؟ زمانی پیلین دیوانه‌ترین فرد در سیاست بود؟ انگار از 2008 تا الان زمان زیادی گذشته. البته حالا سفر به اروپا برای توضیح دادن این مسأله به اروپایی‌ها است که سیاست ایالات‌ متحده حتی کمتر از زمانی که پیلین در کانون توجه عموم قرار داشت، قابل پیش‌بینی است و باید توانایی‌های نظامی خود را برای محافظت از ایالات متحده در برابر ناکارامدی‌های سیاست داخلی افزایش دهند.  
 
کرونیگ: راستش همان‌طور که قبلاً هم در این‌خصوص بحث کرده‌ایم، به گمان من اروپایی‌ها باید برای کمک به پیشبردِ استراتژی دفاعی کلان به رهبری آمریکا و جهان آزاد گام بردارند؛ اما همان‌قدر که مشتاقِ هم‌رسانیِ دیدگاهم پیرامون امنیت شمال اروپا و بالتیک هستم، فکر می‌کنم احتمالاً باید به فوری‌ترین مسئله‌ای که جهان با آن مواجه است، یعنی جنگ اسرائیل و حماس بپردازیم. 
 
اشفورد: بله، جنگ در خاورمیانه به‌نحوی فزاینده اکسیژن فضا را می‌گیرد، توجه سیاست‌گذاران را از اروپا دور می‌کند، مشکلات دیپلماتیکی برای استراتژیِ جهانی دولت بایدن پدید می‌آورد و حتی در کنگره بر سر اولویت‌ مذاکره (اسرائیل، اوکراین، تایوان، مرزها)، مناقشه ایجاد می‌کند.

  آخرین باری که با هم بحث کردیم، منتظر حملۀ زمینیِ قریب‌الوقوعِ اسرائیل به غزه بودیم. حالا این اتفاق افتاده. گزارش‌ها حاکی از آن است که نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF)، شهر غزه را محاصره کرده‌اند و عملیات‌ نبرد شهری آغاز شده است. تلفات نظامیان و غیرنظامیان وحشتناک است و التهاب فزاینده‌ای در سراسر منطقه و جهان غرب بین صداهای طرفدار اسرائیل و فلسطین وجود دارد. برداشت شما از وضعیت فعلی چیست؟ 
 
  کرونیگ: ظاهراً  تهاجم زمینی اسرائیل طبق برنامه پیش می‌رود. حق با شماست. انگار افکار عمومیِ جهان دگرگون شده و بسیاری با وضعیت اسفبار غیرنظامیان فلسطینیِ محصور در غزه همدلی می‌کنند.

   به نظر می‌رسد موضع واشنگتن عوض شده و حالا دولت بایدن از اسرائیل درخواست «مکث» در جنگ برای ارسال کمک‌های بشردوستانه کرده است. فارغ از مجال‌های این‌چنینی، اسرائیلی‌ها به‌طور قابل‌توجهی درخواستِ توقفِ طولانی‌تر در جنگ را رد می‌کنند. به‌هر‌حال می‌دانیم که ایالات متحده هم در خلال جنگ با آلمان نازی یا دولت اسلامی مکث‌های بشردوستانه نداشت. 
 
ا  شفورد: من به "ایدۀ مکث در خلال جنگ با دلایل بشردوستانه" شک دارم. اگر مکث به طور مداوم با آزادی گروگان‌های بیشتری تاخت زده شود، احتمالاً ارزش انجام این کار را داشته باشد؛ اما درغیراین‌صورت، مشخص نیست که منظور از مکث چیست. نباید به غیرنظامیان فرصت داد تا از غزه فرار کنند، زیرا جایی خارج از نوار وجود ندارد که آنها بتوانند بروند. مصر همچنان خروج از نوار غزه را محدود می‌کند و جنوب این نوار که بسیاری از مردم به آن گریخته‌اند، هنوز در تیررس اسرائیل است و بمباران می‌شود. هر چقدر هم بی‌رحمانه به نظر برسد، تصور کنید اگر قرار باشد اجازۀ کمک‌های بشردوستانه بیشتری داده شود، آیا در موعد خاصی که اسرائیل قصد دارد غزه را با خاک یکسان کند، اجازۀ توقف کمک‌ها وجود دارد؟ 
 
مقامات ایالات متحده باید کلان‌تر بیندیشند. باید اذعان کنند که کار زیادی نمی‌شود کرد که به معنای فشار واقعی با اهرم محموله‌های تسلیحاتیِ ایالات متحده بر اسرائیل برای توقف یا محدودکردنِ حملات است یا بپذیرند که تلفات انسانی در اینجا فاجعه‌بار خواهد بود. هر اقدام دیگری صرفاً تلاشی است مذبوحانه برای اینکه خودمان احساس بهتری داشته باشیم.

 
اگر مقامات ایالات متحده از اهرم مداخله برای کاهش یا توقف کشتار استفاده نکنند، لابد ناچارند این حمایت بی‌چون‌وچرای امروزشان را برای نفوذ بیشتر در وضعیت پس از جنگ به کار گیرند. آنها می‌توانند ادامۀ حمایت را مشروط به واگذاری مدیریت غزه (تحت نظر اسرائیل) به نهادهای بین‌المللی یا حافظ صلح کنند و اشغال و محاصرۀ غزه را از بین ببرند. پرزیدنت جو بایدن ظرفیت زیادی برای تأثیرگذاری بر رویدادهای کنونی دارد که از آن استفاده نمی‌کند. 
 
 کرونیگ: به‌نظر‌می‌رسد ایالات متحده، عمدتاً به دلایل مربوط به سیاست داخلی، در تلاش برای مدیریت جنگ است. واشنگتن می‌خواهد پشتِ حق‌خواهیِ اسرائیل بایستد و درعین‌حال راهی برای تسکین درد و رنج فلسطینیان بجوید. سیاست آمریکا برای حضور نصفه‌و‌نیمه در جنگ غزه (نیمی در جنگ و نیمی  موکول به زمان دیگر) منطقی نیست، چون همان راهبردی است که به جنگ‌های چند‌دهه‌ایِ عراق و افغانستان دامن زده است.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: آیا زندگی فلسطینی‌ها برای جهان اهمیت دارد؟

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: جنگ غزه کاخ سفید فارین پالسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۷۵۹۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استدلال‌های مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان

فرارو- مارکو کارنلوس؛ دیپلمات سابق ایتالیایی است. او در سمت‌های دیپلماتیک در سومالی، استرالیا و سازمان ملل متحد منصوب شده بود. کارنلوس در فاصله سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ میلادی در دستگاه سیاست خارجی ایتالیا در دوران زمامداری سه نخست وزیر آن کشور خدمت کرده بود. اخیرا او نماینده ویژه دولت ایتالیا برای هماهنگی روند صلح خاورمیانه برای سوریه و تا نوامبر ۲۰۱۷ سفیر ایتالیا در عراق بوده است.

به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اخیرا ارزیابی تهدید سالانه خود را منتشر کرده که بر تهدیدات جهانی علیه امنیت ملی آن کشور تمرکز دارد. این سند بازتاب دهنده تحلیل‌ها و بینش‌های جمعی سیا،  آژانس امنیت ملی، دفتر تحقیقات فدرال و بیش از ده‌ها آژانس دیگر امریکا است.

پیشگفتار آن گزارش حس روشنی از وجود تفکر دیستوپیایی و خودارجاعی آن جامعه اطلاعاتی را نشان می‌دهد برای مثال، در جایی که آمده است: "در طول سال آینده ایالات متحده با نظم جهانی شکننده فزاینده‌ای مواجه می‌شود که به دلیل تسریع رقابت استراتژیک بین قدرت‌های بزرگ، چالش‌های فرا ملی شدیدتر و غیرقابل پیش بینی‌تر و درگیری‌های منطقه‌ای متعدد با پیامد‌های گسترده‌تر ایجاد خواهد شد".

در ادامه آن گزارش آمده است: "چین بلندپرواز، اما مضطرب، روسیه متخاصم، برخی از قدرت‌های منطقه‌ای مانند ایران و بازیگران غیردولتی توانمندتر، قوانین دیرینه نظام بین الملل و هم چنین اولویت آمریکا را به چالش می‌کشند". از این رو  ایران، روسیه و چین از سوی امریکا به عنوان کشور‌های شرور اصلی برای به چالش کشیدن قوانین دیرینه نظام بین الملل قلمداد شده اند.

چنین تحلیلی جای تعجب ندارد چرا که شعار سیاست ایالات متحده برای سالیان متمادی بوده است. مشکل آنجاست که مشخص نیست گزارش به کدام قواعد اشاره دارد: حقوق بین‌الملل عرفی مندرج در منشور سازمان ملل متحد و کنوانسیون‌های سازمان ملل یا به اصطلاح نظم جهانی مبتنی بر قوانین تحت رهبری ایالات متحده. مشکل مفهومی اصلی آن است که برای تشکیلات سیاسی ایالات متحده و متحدان کلیدی غربی آن کشور هیچ گونه تمایزی وجود ندارد. با این وجود، همان گونه که اغلب رخ می‌دهد آنان به شدت در اشتباه به سر می‌برند.

حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل ستون‌های نظم جهانی هستند که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد و ایالات متحده سهم برجسته‌ای در آن داشت. برعکس نظام بین الملل مبتنی بر قواعد تحت رهبری آمریکا تحولی جدیدتر از تفکر سیاسی آمریکاست: یک ذهنیت خودارجاعی که به سوی منافع واشنگتن و متحدان آن کشور منحرف شده است. این نظم مبتنی بر ایدئولوژی نولیبرال و آغشته به استاندارد‌های دوگانه است که فاجعه در حال وقوع در غزه بارزترین و تازه‌ترین نمونه آن است.

این نظام بر اساس مجموعه‌ای از مفروضات مانند استثناگرایی ایالات متحده و برتری بی چون و چرای دموکراسی‌های غربی (یعنی تمدن غربی)، قوانین ملی را قوانینی جهانی قلمداد کرده و مجموعه‌ای از ارزش‌ها و قوانین مرتبط را در نظر می‌گیرد، اما کاملا مراقب است که آن قوانین و هنجار‌ها را در صورت تلاقی و تضاد با منافع خود اجرا نکند. این دستور کار را می‌توان با  یک شعار غیر رسمی خلاصه کرد: "برای دوستان من همه چیز برای دشمنان من قانون".

به چالش کشیدن هژمونی آمریکا

جای تعجبی ندارد که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، چین، روسیه و ایران را به همراه تعدادی از بازیگران غیردولتی (از جمله حزب‌الله لبنان، حماس در فلسطین و انصارالله در یمن) متهم می‌کند که قوانین نظام بین الملل را به چالش می‌کشند. با این وجود، مهم از همه آن‌ها "اولویت" ایالات متحده با طرح این استدلال است. به نظر می‌رسد که جرم واقعی به چالش کشیدن نظام بین‌الملل نیست بلکه به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده است. با این وجود، علیرغم آن که امکان پذیرش چنین رویکرد مضحکی از سوی دیگر کشور‌ها نیز تا چند سال پیش وجود داشت، اما اکنون آشکارا از سوی بسیاری از کشور‌های به اصطلاح جنوب جهانی نه تنها پذیرفته نمی‌شود بلکه به چالش کشیده شده یا دست کم مورد خشم قرار می‌گیرد. تنها تعداد کمی از کشور‌ها در اروپا و شرق آسیا برتری ایالات متحده را پیش نیاز اساسی یک سیستم بین المللی باثبات می‌دانند. در واقع، بررسی دقیق دو دهه اخیر تاریخ خلاف آن را اثبات می‌کند.

نظم جهانی از یک پیکربندی تک قطبی متمرکز بر ایالات متحده به یک پیکربندی چند قطبی در حال تغییر است. در طول تاریخ، امپراتوری‌ها ظهور کرده و سپس از هم فروپاشیده اند. عاقلانه خواهد بود که سیاستگذاران ایالات متحده خود را با این قواعد تاریخ تطبیق دهند. آنان اکنون بر سر یک دو راهی برای انتخاب قرار دارند: حکم تاریخ را بپذیرند همان طور که بریتانیا به تدریج از سال ۱۹۴۵ انجام داده یا به طور فاجعه آمیزی در برابر آن مقاومت کند.

اشاره به بحران غزه در گزارش مذکور دید روشن تری درباره دیدگاه‌های دیستوپیایی نهاد‌های اطلاعاتی امریکا ارائه می‌دهد جایی که می‌نویسد:" فقط باید به بحران غزه نگاه کرد که توسط یک گروه تروریستی غیردولتی بسیار توانمند درون حماس آغاز شد. این اقدام با بلندپروازی ایران و با روایت تشویق شده توسط چین و روسیه برای تضعیف ایالات متحده در صحنه جهانی تشدید می‌شود. این وضعیت نشان می‌دهد که چگونه یک بحران منطقه‌ای می‌تواند تاثیرات گسترده‌ای داشته باشد و همکاری بین المللی را در سایر موضوعات مبرم پیچیده سازد".

این بخش نشان می‌دهد که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اساسا نمی‌تواند درگیری در غزه را دقیقا ببیند: یک مبارزه آزادیبخش ملی که توسط چندین دهه اشغال بیرحمانه و بدون مجازات اسرائیل در سرزمین‌های فلسطینی آغاز شده اشغالگری‌ای که با تحویل تسلیحات گسترده از سوی امریکا به اسرائیل و ایجاد یک سپر سیاسی برای اسرائیل از سوی امریکا میسر شده است. هم چنین، باید به نقش امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در حمایت از اسرائیل اشاره کرد حمایتی که اگر وجود نداشت اسرائیل مسئول ارتکاب جنایات جنگی شناخته می‌شد.

رویکرد امریکا به وقایع ۷ اکتبر که آن را نیز به تلاش‌های چین و روسیه برای تضعیف واشنگتن در صحنه جهانی مرتبط می‌کند واقعا مضحک است.

استاندارد‌های دوگانه

عامل واقعی تضعیف جایگاه جهانی ایالات متحده اقدامات ادعایی برخی دولت‌های خارجی نیست بلکه عمدتا رفتار بین‌المللی و استاندارد‌های دوگانه واشنگتن است از جمله حمایت بی دریغ امریکا از حمام خون به راه انداختن اسرائیل در غزه حمله‌ای که تمام قوانینی که ایالات متحده ده‌ها سال آن را موعظه می‌کند نقض کرده است.

 رفتار دولت بایدن پس از تصویب اخیر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش بس در غزه شده بود کاملا این موضوع را نشان می‌دهد. ایالات متحده پس از طرح قطعنامه با آن مخالفت کرد و تلاش نمود با غیر الزام اور خواندن آن معنا و تاثیر قطعنامه را به حداقل سطح ممکن تقلیل دهد.

پس از کشته شدن بیش از ۳۴۰۰۰ نفر در غزه قطعنامه شورای امنیت خواستار آتش بس فوری است. طنز غم انگیز ماجرا آنجاست که دولت نتانیاهو حتی به توصیه امریکا هم برای پذیرش آتش بس نیازی ندارد و در هر حال قطعنامه را چه امریکا رای مثبت به آن می‌داد و چه منفی نادیده می‌گرفت. بنابراین، دولت بایدن فرصت عالی دیگری را برای فاصله گرفتن از استاندارد‌های دوگانه ریاکارانه امریکا از دست داد.

دیگر خبرها

  • استدلال‌های مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان
  • نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد
  • بزرگ‌ترین شهرهای جهان ۲۰۲۴ بر اساس جمعیت و مساحت
  • اسرائیل درمانده است ایران قواعد بازی را تغییر داد | این جمله یک اشتباه بزرگ از سوی بایدن بود
  • آیا چین می‌تواند؟
  • هاآرتص: اسرائیل دانشگاه‌های آمریکا را از دست داده است
  • کمک‌ های جدید آمریکا چه معنایی برای اوکراین و پوتین دارد؟
  • کمک‌های جدید واشنگتن چه معنایی برای کی‌یف و پوتین دارد؟
  • خطر اعتراضات دانشجویی آمریکا بیخ گوش بایدن
  • آیا اعتراضات دانشجویی باعث تغییر سیاست آمریکا می‌شود؟